loading...

خط سوم | شمس تبریزی

تحلیل مسائل الهیاتی، ادبی، اجتماعی، ادیان و عرفان، با در نظر گرفتن احترام به تفکرات و بدور از تعصب. خط سوم مستقل بوده و تحلیل ها بر مبنای آراء حضرت شمس تبریزی و سایر عارفان از شریعتهای مختلف انجام می شود. تمام مقالاتی که درج شده اند تا لحظه درج به نظر صحیح بوده اند لیکن در علوم انسانی چیزی ثابت نیست و ممکن است تغییر کنند. لطفا شما هم چیزیی را بدون تفکر نپذیرید.

بازدید : 1671
سه شنبه 22 ارديبهشت 1399 زمان : 1:25
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

خط سوم | شمس تبریزی

چهارشنبه به همایشی با عنوان‌هایدگر و علوم اجتماعی با سخنرانی دکتر احمد رجبی رفتم. راستش را بخواهید، بحث آنقدر تخصصی بود که به سختی متوجه می‌شدم اما چیزهایی هم شنیدم که برایم آشنا بود.‌هایدگر گفته بود اما کسی درک نمی‌کرد و این همان چیزی است که خواهم گفت.


خط اول:
هایدگر را بزرگترین فیلسوف قرن بیستم دانسته اند که با بهره گیری از تفکرات پیشین، به بیان مسائلی پرداخت که آینده فلسفه را دگرگون کرد. دکتر رجبی از مفاهیم فلسفه‌هایدگر مانند دازاین ، اصالت، خود، آزادی، ملت ، سلطه ، روزمرگی ،ارجاع معنادار، بودنِ با، لوگوس، سنت شکنی ، وجود و زمان، مسئولیت و غیره سخن گفت اما در نهایت گفت: هایدگر در پایان عمر، به رد گفته‌های پیشین خود پرداخت و ضمن توجه به الهیات ، مفاهیمی‌مانند ترس ، ملال ژرف، ضرورت عشق و حیرت را بیان کرد. اینجا بود جامعه علمی‌از درک دلیل آن عاجز بود اما خط سوم آنرا می‌شناخت…

سرگشته :
بسیاری از فیلسوفان معاصر،سرگشته گفتارهای ضدونقیض‌هایدگر هستند. آنها نمی‌دانند که‌هایدگر فردیت را می‌ستایید یا اجتماعیت. در آنجا به یاد شمس تبریزی افتادم که هزار سال قبل گفته بود: در میان باش و تنها باش. او گفته بود که:  آزادی در بی نیازی استو: زین پس من و من. در مورد من گفت: من کو؟ مرا هیچ خبر نیست. اگر مرا بینی سلام برسان!و در باب لوگوس گفت: جوهر عشق قدیم است. آیا خط سوم در باب مسئولیت نگفت: ما موظف به وظیفه ایم، نه قائل به نتیجه؟و فلاسفه هنوز نمی‌دانند که‌هایدگر تابع جبر بود یا اختیار. جالب نیست که او در آخر عمر دچار ترس و حیرت شد، حال آنکه خوف و حیرت فقط یکی از مراحل سلوک عارف است؟

نشانه:
هایدگر قطعا انسان بزرگی بود اما شاید یک نکته را نمیدانست.فیلسوف در مرحله حیرت (یعنی زمانی که عقل خودش را در فهم ضعیف یافت)، باز هم سعی می‌چکند با عقل خودش به تحلیل بپردازد که این یعنی بنبست و سرگشتگی. این همانجایی است که عارف به مکاشفه در عقل کامل می‌نشیند و به یقین می‌رسد. آری حیرت برای عارف یک نشانه است.

تاول:
راستش دلم برای حاضرین سوخت. معلوم است که نمی‌دانند دلیل رد کردن تفکرات بزرگترین فیلسوف قرن توسط خودش چیست. بقول حافظ : عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی، ع‌ش‌ق داند که در این دایره سرگردانند. می‌گویند ﺍﺯ ﺑﺮﺗﺮﺍﻧﺪ ﺭﺍﺳﻞ ﺮﺳﺪﻧﺪ: ﺮﺍ ﺁﺩﻡ ﻣﺘﻌﺼﺐ ﻣ ﺗﺮﺳﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺗﺶ ﺷ ﻨﺪ ﻭ ﺭﺍﻫﺶ ﺭﺍ ﺍﺻﻼﺡ ﻨﺪ؟. او ﺟﻮﺍﺏ ﻣﺪﻫﺪ: ﻮﻥ ﻫﻤﺸﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩش ﻓﺮ ﻣ ﻨﺪ، ﻪ ﺟﻮﺭ ﻣ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﻪ ﺗﺎﻭﻟﻬﺎ ﻒ ﺎﻢ ﺑﻮﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺴﺮ ﺭﺍ ﻪ ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 14
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 11
  • بازدید کننده امروز : 9
  • باردید دیروز : 9
  • بازدید کننده دیروز : 7
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 12
  • بازدید ماه : 164
  • بازدید سال : 569
  • بازدید کلی : 68806
  • کدهای اختصاصی